محل تبلیغات شما

 11 12 سالم بود ، مشهد بودم یک کتابخونه داخل خود حرم بود رفتم چندتا کتاب خریدم

یک داستان بود به گمونم یه کتاب ضرب المثل و یک کتاب اشعار مداحی!

یکی دوبار شعراشو بلند خوندم که مرغای همسایه از تخم رفتن به جاش خروساشون به تخم اومدن!

هونجا به احترام مرغ و خروسای همسایه بوسیدم گذاشتم کنار!  بگذریم.

کتاب ضرب المثله پر از مثل های بامزه بود و بعضی از داستان های کوتاهشم نوشته بود! کلی ضرب المثل غیربهداشتی توش بود که اد میخوام همونا رو گاهی گلچین کنم بذارم

اولیش: یک کلاغ چهل کلاغ!

شاید خیلی ها داستانش رو بدونن ولی اگر نمیدونی اینه:

102+ زمستان در راه است!

101+ بدرود ای روح سرگردان!

141+ سوال چالشی: سرراهی؟!

یک ,کتاب ,ضرب ,کلاغ ,رو ,تخم ,چهل کلاغ ,ضرب المثل ,کتاب ضرب ,های کوتاهشم ,داستان های

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فروش کاغذ a4 درچالوس نوشهر کلاردشت